۱۳۹۱ آبان ۹, سه‌شنبه

«كورش بزرگ» از نويسنده‌اي عرب روي پيشخوان كتابفروشي‌هاي عرب زبان




خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
كتاب «کورش الأکبر ، مؤسس الدولة الفارسیة وأبو إیران؛ حیاته و فتوحاته وهل هو ذوالقرنین» كه درباره‌ي كورش بزرگ، بنيان‌گذار دولت ايران است و به «پدر ايران» نامور است، از يك نويسنده‌ي عرب، چاپ شده و چندي است كه بر پيشخوان كتابفروشي‌هاي عرب‌زبان است.
به گزارش «ايران‌نامه»، صابر صالح زغلول، نويسنده‌ي كتاب است كه در ١٢ فصل و ٣٢٧ رويه، به عنوان‌هايي همچون؛ نام كورش، كورش نزد يهود،‌آيا كورش همان ذوالقرنين در قرآن است، صفات اخلاقي كورش، كورش و كروسوس و فتح ليديه، فتح بابل، فرمان كورش در بابل، آزادي يهوديان از اسارت، بخشندگي كورش،‌كورش رهبر بزرگ و فرمانروايي دادگر، همسر كورش و پسرانش، آرامگاه كورش، شكل‌گيري دولت ايران و چكيده‌اي از پيروزي‌هاي كورش بزرگ، كورش ناجي وعده‌داده شده، پيشگويي‌‌هاي اشعيا و ارمياي نبي، بخت‌النصر كيست؟، بخت‌النصر و رفتارش با يهوديان، دين كورش، دادگري و بزرگي كورش به گواهي دشمنان، مردم ايران و زرتشت، گفتار ابوكلام آزاد درباره‌ي كورش و ذوالقرنين، گواهي‌هاي رخدادنگاران معاصر، قوم ياجوج و ماجوج و سدي كه كورش در برابرشان ساخت، اسلام و زردشتيان و... پرداخته است.
اين كتاب را «دار الکتاب العربی للنشر و التوزیع - القاهرة» به چاپ رسانده است.

در بخشی از این کتاب چنین آمده است:
كورش در تاريخ، همانا پناهگاه خدا در زمين و بخشنده ي گنجينه ها {ي الهي} است. كورش مي گويد: «از اين زمان  كه تاج پادشاهي بر ايران و بابل و چهار منطقه ي ديگر به ياري اهورامزدا بر سرم قرار گرفت اعلام مي كنم كه عقايد و عادات و اديان امتها و اتباعي كه در شاهنشاهی من هستند محترم شمرده خواهد شد و تا زماني كه زنده هستم اينگونه خواهد بود. و تحميلي صورت نمي گيرد و امت ها در رد يا پذيريش عقايد، آزاد هستند.»مايكل هارت مي گويد: «بزرگی كوروش تنها به اين نيست كه كشورهاي متفاوت و ناسازگار را {زیر یک شاهنشاهی} یکپارچگی بخشيد، اما برای ارزشی كه اين مساله دارد مي توانيم آن را نقطه ي عطفي در تاريخ سياسي جهان باستان بدانيم.»
كورش شهریاری دادگر و اهل تسامح بود، و براي همين است كه او ايده آل بسياري از فرمانروایان دنياي جديد و قديم به ویژه در غرب است، از اسكندر مقدونی گرفته تا ریيس جمهوری آمريكا، توماس جفرسون كه نسخه هايي از كتاب «شیوه و اخلاق كوروش» را نگهداري و مطالعه مي كرد. يا همين گونه ترومان، ریيس جمهوری ديگر آمريكا كه مي گفت: «من كوروش هستم، من كوروش هستم.»همان گونه كه از نوشتار رخدادنگاران يونان باستان همچون هرودوت و گزنفون، يا برخي از چکامه سرایان قديم همچون ميروس به دست مي آيد، جنگ ها و  دشمنی های بسیاری میان ايران و يونان (روم) در جريان بوده است پس طبيعي است كه رخدادنگاران يوناني در كتاب هاي خودشان مغرضانه، داوری كرده باشند و تنها بدي ها و نقايص را ديده و به كورش بزرگ نسبت داده باشند. ولي به هر حال با همه ی نسبت هاي مختلفي كه به كوروش بسته اند همه ي نوشته های تاريخي متفوق القول اند كه كورش «انساني آسماني و الهي است و به داد حكم مي كند» و او «قلب و دستش طاهر و پاك است». بر اين پایه بر بزرگي و حقانيت او پافشاری شده است. همچنين با خواندن اين كتاب درميابيم كه كورش براي قوم يهود همان رهايي بخش موعود، براي نصاري همان مسيح و نزد مسلمانان همان ذوالقرنين است {كه در قرآن آمده}.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر