۱۳۹۱ آبان ۱۸, پنجشنبه

ماساژت ها و خیالپردازیهای پانترکیسم


در لابه لای مطالب گروهکهای تجزیه طلب و پانترکیسم با داستانها و ادعاهای تاریخی عجیبی برخورد میکنیم که بیشتر از انکه یک مطلب تاریخی باشد شباهت عجیبی با طنز و داستانهای تخیلی و پست مدرن دارد!این مطالب که با جدیت و به صورت گسترده هم از سوی این افراد در دنیای مجازی منتشر میشود آنقدر سخیف و غیر علمی است که بسیاری حتی از جواب دادن به این یاوه ها و دروغ ها خودداری میکن
ند و جدی گرفتن آن را توهین به شعور خود میدانند. اهداف این گونه افراد از این داستان سازیها و تحریف ها بر همکان مشخص است و ما قصد پرداختن به ان را نداریم میخواهیم به یکی از ادعاهای اینگونه افراد بپردازیم نه از برای پاسخگویی به آنها، به این علت که عمق حماقت و بلاهت اینگونه افراد بر همگان مشخص شود.

پانترکها سکونتگاه قوم ماساژت را آذربایجان!! میدانند و آذربایجانی ها را بازماندگان همان قوم! و با استفاده از هنر بزرگ خود ؛بازی با واژه ها؛ (ریشه یابی واژه ها) که تبحر خاصی در آن دارند نام تبریز را بر گرفته از نام تومروس میدانند! تومرروس =تیمریس=تیبریز= تبریز!! با این استعداد پانترکیستها که معمولا در همه مطالبشان چندین بار از آن استفاده میکنند هیچ واژه ای در جهان وجود ندارد که ریشه تورکی نداشته باشد! آنها با استفاده از این ترفند تمام اقوام قدیمی ساکن در فلات ایران و جهان و شخصیتها و آیین ها و سرزمین ها را به نام خود میزنند!! این داستان پردازان و تحریف گران چنان با جزییات و دقت، افسانه ها و تخیلات خود را بیان میکنند که حتی اگر ان حوادث و اتفاقات را در هزاره های قبل با انواع اقسام دوربین های فیلم برداری و ضبط صوت و حضور در محل ثبت میکردند باز نمیشد به این محکمی و قاطعانه با ذکر جزییات صحبت کرد که اینها آن را شرح میدهند! از جمله شخصیت مورد علاقه پانترکیست ها سرکار خانم تومرروس یا مدل پانترکیزه شده ی آن انا تومو روس و یا ملکه آذربایجان!!!است. که آن را از منطقه دیگری! به آذربایجان آورده و حتی قبر او را هم در تبریز مشخص کرده اند! هیچ کاوشگر و پژوهشگری که سالهای طولانی در این زمینه تحصیل تدریس و تحقیق کرده نمیتواند به راحتی برای اقوام کهن و نژاد و زبان سکونتگاه و خواستگاه آنها نظر بدهد که این علامه های پانترکیسم فاقد حداقل سواد، هر روز یک نظریه و کشف جدید دارند! با توجه به کشف تمام معماهای حل نشده تاریخ و زوایای تاریک آن تا چندین سال دیگر علم باستان شناسی و کاوشگری پزوهشگری در تاریخ رو به پایان خواهد رفت!!! و دیگر مورد حل نشده ای در تاریخ باقی نخواهد ماند و وابستگی همه آنها به تورک ها مشخص خواهد شد.

و اینک ببینیم تاریخ نویسان در مورد ماساژت ها چه میگویند:

بر طبق نوشته های هردوت ماساژت ها در آسیای میانه در ناحیه ای میان دو رود آمو دریا و سیر دریا(سیحون و جیحون) در شمال خوارزم که در نقشه مشخص شده است میزیستند. (شمال شرقی ایران) بنا به گفته هردوت و استرابون، ماساژت ها بیابانگردانی بودند که از لحاظ پوشش و شیوه زندگی به سکاها شبیه بودند غذای اصلی آنها ماهی بوده شیر
می نوشیدند و فرزندان خود را در ارابه های که به وسیله گاو کشیده
می شده بزرگ می کردند. قومی جنگجو بوده که سواره و پیاده به جنگ می پرداختند. سلاحهای آنها نیزه ، تیرو کمان و تبر زین بود. که آنها را با مفرغ می ساختند در سرزمینهای آنها آهن یافت نمی شد ولی مس و طلا زیاد یافت می شده است. ادوات جنگی خود را با طلا زینت میدادند. (در گنجینه جیحون میتوان با پلاکهای طلا و جامه های آنها آشنا شد)
هردوت می نویسد در میان انها ازدواج دسته جمعی متداول بوده و از رسم شگف انگیزی در میان آنها صحبت می کند که نشان از آدم خواری در میان آنان است.
{هنگامی که مردی به سن سالخوردگی برسد همه خویشاوندانش گرد هم می آیند و او را به همراه گاو و گوسفند قربانی میکنند و هنگامی که گوشت های آنها را خوب پختند آن را می خورند} این ادعای هردوت اثبات شده است زیرا با بررسی گورهایی در جنوب کوههای اورال استخوانهای ادمی را با بقایای استخوان حیوانات یافته اند.

وجود چنین رسومی را در گذشته های دور در آن منطقه هنوز از زبان ساکنان آنجا که اینک در تصرف چندین کشور می باشد می توان شنید.

در مورد مرگ کوروش بزرگ نیز تاریخ نویسان زیادی روایت های گوناگون دارند که در مطلب بعدی جدا گانه به آن خواهیم پرداخت. که یکی از آنها کشته شدن کوروش بزرگ به دست همین ماساژت هاست. که در مرزهای شمال شرقی ایران بوده اند و همیشه مرزهای ایران را مورد تاخت و تاز قرار می داده اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر