۱۳۹۲ فروردین ۶, سه‌شنبه

چقدر جلوی تو من کوچیکم... ای دریاقلی سورانی

وقتی که به طور اتفاقی از پیشروی شبانه و مخفیانه عراقی ها به سوی آبادان آگاه میشه، کیلومترها با دوچرخه خود رکاب میزنه و 

شبانه با التماس در خانه ها رو میزنه که افرادی رو برای مقاومت و جلوگیری از غافلگیری پیدا کنه، این حرکتش به اعتقاد 


کارشناسان نظامی ارتش نقش حیاتی در سقوط نکردن آبادان داشت، توضیحات بیشتر در زیر:




دریاقلی سورانی ، (۱۳۵۹-۱۳۲۴) متولد روستای یانچشمه در نزدیکی سدزاینده رود چهارمحال وبختیاری از توابع بخش بن است 


که پس از مدتی به آبادان مهاجرت می‌کند، وی در جریان تازش عراق به ایران، در بیست کیلومتری آبادان متوجه تحرکات شبانه 

عراقی‌ها برای حمله غافل گیر کننده به این شهر شد و به سرعت با دوچرخه خود را به آبادان رسانده و با فریاد، مردم را از ماجرا 

آگاه ساخت.مردم نیز با شنیدن فریادهای التماس گونه او از خانه‌ها بیرون آمدند و با هر چه در دست داشتند، از چوب و چاقو و بیل 

و کلنگ به سمت منطقه کوی  ذوالفقاری حرکت کردند.سورانی سپس پیاده به سمت مقر هنگ ژاندامری دویده و نیروهای خودی را 

از حمله عراقی‌ها آگاه می‌سازد. وی در کشاکش این ماجرا بر اثر ترکش خمپاره مجروح و در راه پشت جبه در قطار به شهادت 

می‌رسد. با مقاومت مردم، نیروهای عراقی در تصرف آبادان ناکام مانده و مجبور به عقب نشینیشدند.در صورت سقوط آبادان 

ارتش عراق توان یورش به شیراز را پیدا می‌کرد.سورانی در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده‌است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر